-
پیدایش
- بعد از جنگ دوم
- از نظریه عمومی سیستمها تقویت شد
-
سسیستمهای اجتماعی
- ارتباطات نسبتا ازاد بین اجزا
- محدویت کمتر از طرف اجزا بر هم اعمال میشود
-
تبادلات سیستم با محیط
- انرژی
- مواد
- اطلاعات
-
طبقه بندی بولدینگ
- سیستمهای با چارچوب ثابت مثل اسکلت یا ساختار اتمهای یه کریستال
- سیستمهای ساعتی با حرکات از پیش تعیین شده مثل منظومه شمسی
- سیستمهای سایبرنتیکی برمبنای هدف یا معیاری که براشون از بیرون تعیین شده قابل کنترل هستن
- سیستمهای باز که با محیطشون تبادل منابع میکنن و میتونن خودنگهداری کنن مثل سلول زنده
- سیستمهای رشد یابنده با برنامه ریزی قبلی که از راه تقسیم تکثیر نمیشن بلکه با بذر تکثیر میشن و دستورالعمل از پیش تعیین شده برای رشد دارن
- سیستمهای درون تصویری استعداد آگاهی مشروح از محیط دارن و برمبنای اطلاعاتی که از محیط میگیرن میتونن تصویری از محیط به عنوان یک کل داشته باشن
- سیستمهای نمادپردازی در وضعیت خودآگاه قرار دارن و میتونن از زبان استفاده کنن
- سیستمهای اجتماعی که چندجانبه هستن و عاملانی دارن و فرهنگ اجتماعی مشترک دارن
- سیستمهای ماورایی
-
چهار دید اساسی از سازمان
-
سازمانها به عنوان سیستمهای سایبرنتیک
- اصل داستان برنامه س که قبل از اتفاق میاد و اون رو پیش بینی و توضیح میده یعنی از علتش سبقت میگیره
- Subtopic 2
- این مدل در خودش یادگیری دوحلقه ای رو هم داره
-
سازمان به عنوان سیستمهایی با ارتباطات ضعیف
- بعضی اجزا صرفا ارتباط ضعیف و اندکی با بقیه دارن و نسبتا مستقل عمل میکنن
- ساختار سازمانی ممکنه ارتباطات تنگاتنگی رو نشون بده ولی در عمل ارتباطات آزاد هستن و میتونن جزئی و اتفاقی باشن
- به عبارت دیگه هر عضو سازمان با ترجیحات خودش وارد سازمان میشه و از ارتباطاتش به دنبال مقاصد خودشه
-
سازمان به عنوان سیستم باز
- خودنگهداری از طریق تبادل منابع با محیط
- ممکنه تبادل داشته باشیم ولی اگر ازش نتونه برای ادامه بقای خودش استفاده کنه به عنوان سیستم باز شناخته نمیشه
- سازمانها مرز دارند و برای حفظ مرزهایشان باید انرژی صرف کنند
- سازمان برای گسترش مرزهایش نیز باید انرژی صرف کند
- مرز سازمان را افرادش تعیین نمیکنند بلکه رفتارها و فعالیتهای معینی را در درون مرزهای سازمان یا بیرون از آن میدانیم
- طبق قانون دوم ترمودینامیک سیستمهای بسته به سوی افزایش انتروپی و حداکثر بی نظمی حرکت میکنند
- و سیستمهای باز به دلیل اینکه میتوانند انرژی با محیط تبادل کنند نگانتروپی یا انتروپی منفی کسب میکنند و با انرژی که میتوانند ذخیره کنند میتوانند خود را ترمیم کنند
-
سازمانها به عنوان سیستمهای سلسله مراتبی
- سلسله مراتب ویژگی سیستمهای پیچیده است
- وابستگی و ارتباطات درون اجزا از ارتباطات میان خود اجزا قویتر و مستحکم تر است
- حالا که اجزا استحکام درونی بیشتر دارند و میتونن جایگاه خودشون رو بدون نیاز به بقیه اجزا حفظ کنن پس سیستمهای سلسله مراتبی ارجحیت دارن
- مدل سیستمهای باز در خصوصیات ساختاری سازمان، فرآیند رو به جای ساختار جایگزین میکنه
-
مکاتب منتخب
-
طراحی سیستمها
-
سیستمهای پیچیده و احتمالی
- که با روشهای اماری توضیح داده میشن در حوزه پژوهش عملیاتی هستن
- اگر خیلی پیچیده باشن با سایبرنتیک و طراحی سیستمها تحلیل میشن
- اگر دیگه شورشو درآورده باشن و به اصول ریاضی هم توجه نکنن با شبیه سازی باید بریم سراغشون
- داخل سیستمها در این حالتها یه جعبه سیاه هستن و تحلیلگر بیشتر درباره ورودی و خروجی های سیستم تحلیل میکنه
- در بحث سیستمها یه چیزی داریم به نام سینرژی منفی که میگه جمع منفی یک و منفی یک میشه منفی هزار
- جریان اطلاعاتی حیاتی ترین جریانی هست که عوامل مختلف سیستم رو به هم وصل میکنه
- اینجا به پایین رو توی کتاب فارسی دکتر اهرنجانی خوردن و به روی مبارک هم نیاوردن
-
سیستمهای پیچیده و هرج مرج
- آشوب و هرج و مرج منشا خلاقیت و ساخت است
-
سه نوع تعادل برای سیستمهای غیرخطی پویا داریم
- تعادل با حلقه های بازخور منفی که سیستم را بعد از مدتی به نقطه ابتدایی برمیگردونن
- تعادل با حلقه های بازخور مثبت که سیستم رو بعد از مدتی با نتایج عظیم و بزرگ مواجه میکنن
- تعادل با هردوی این حلقه های بازخور که سیستم رو به جاهای ناشناخته میکشونن
-
سازمان از اجزایی تشکیل شدن که
- باعث کاهش تنوع میشن مثل واحدهای کنترل
- باعث افزایش تنوع میشن مثل تنوع افراد و محیط
- بنابراین مدل سیستمهای پیچیده و هرج و مرج برای سازمانها مناسب تره
-
نگرش اقتضایی
- یک بهترین راه برای سازماندهی وجود ندارد
- روشهای مختلف سازماندهی کارایی یکسان ندارند
- ریشه فرضیه اقتضایی اینه که میگه سازمانهایی که جنبه های داخلی اونها به بهترین شکلی با تقاضاهای محیط جور میشه میتونن بهترین تطابق رو داشته باشن
-
لارنس و لورش
-
نرخ سریع تغییر
- هر چی محیط متغیرتر باشه نیاز به واحدهای تخصصی بیشتر میشه
- پس باید برای هماهنگ کردن چنین سازمانهایی انرژی بیشتری صرف بشه
- و دوتا هماهنگی داریم یکی بخش با محیط یکی هم بخشها باهم به عنوان یک کل
-
عدم قطعیت
- هرچی عدم قطعیت بیشتر باشه برای اینکه عملکرد معینی رو داشته باشیم باید اطلاعات بیشتری به تصمیم گیرندگان بدیم
- مقررات و ساختار سازمانی و اینها میتوننن مکانیزمهایی برای تعیین ظرفیت پردازش اطلاعاتی سیستم باشن
-
مدل وایک
- در سطح روانشناسی اجتماعی حرف زده
- تمرکز بر سازماندهی به جای سازمان
- سازماندهی بطور اعم به سمت پردازش اطلاعات و بطور اخص به سمت کاهش عدم قطعیت و رفع مجهولات سوق می یابد
- سازماندهی برای کاهش اتفاقات ممکن عمل میکند
- سازماندهی برای استقرار یه سطح قابل قبول از عدم اطمینان انجام میشه
- در نهایت موجودات بشری برای کاهش نامعینیهایی که در زندگی شون با اونها مواجه هستن سازمان دهی میشن
-
فعالیتهای سازماندهی در سه مرحله انجام میشن
- وضع
- انتخاب
- استقرار
- که معادل یا تنوع گزینش و ابقا در انتخاب طبیعی داروین میشن
- افراد و گروه ها با وضع به اتفاقات معنادهی میکنن و تفسیر مشترکی ازش بدست میارن و در ضمن از طریق واکنشهای مشترکی رو هم به اتفاقات برای خودشون قرار میدن یا انتخاب میکنن از بین این واکنشهای منتخب بعضیها بیشتر تکرار میشن و استحکام پیدا میکنن و به عبارت دیگه استقرار پیدا میکنن
- موجودات بشری فعالانه با ادراک خودشون دنیای اطراف رو میسازن یعنی اونها محیط اطراف رو از طریق اطلاعات و معنادهی میسازن
- سازمانها تنها در صورتی میتونن ادامه بقا داشته باشن که بتونن تعادل مناسبی بین ثبات و انعطاف پذیری بوجود بیارن